محل تبلیغات شما
ریشه  ضرب المثل های فارسی
277 - چاله چیزی را پر کردن


شهرداری انار نیامد؛ شهروند خودش دست به کار شد

"فرهنگ لغات عامیانه"
کنایه از یک نواخت کردن،مساوی و برابر کردن.
پوست تختی و سبویی و کتابی،شمعی
پر کند چاله ی درویشی و دارایی را

241 - ماستها را کیسه کردن

240 - ماهی از سرگنده گردد نی زدُم

239 - مثل کبک سرش را زیر برف می کند

چاله ,چیزی ,سبویی ,تختی ,پوست ,برابر ,را پر ,پر کردن ,چیزی را ,چاله چیزی ,و کتابی،شمعیپر

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

emrevida pettheaducyc Emil's info gedccacicar سردار شهید قربانعلی سرچاهی leauternowag یوگی اوه دنیای انیمه کاکو چت |چت|چت کاکو|چت روم|چت روم فارسی کاکو|چتروم کاکو teiquigrantet